«هستیشناسی هستی اجتماعی»؛ جُرج لوکاچ؛ ترجمه کمال خسروی؛ نشر چرخ (چشمه) دیالکتیک طبیعت و جامعه از منظر مارکس
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۱۹۱۵
«هستیشناسی هستی اجتماعی»
(بخش مارکس:اصول هستیشناختی بنیادین مارکس)
نویسنده: جُرج لوکاچ
مترجم: کمال خسروی
ناشر: نشر چرخ، چاپ اول 1400
228 صفحه، 75000 تومان
****
جرج لوکاچ در اواخر عمر دست به قلم برد و اثری جدید را آغاز کرد با نام هستیشناسیِ هستیِ اجتماعی. این کتاب پس از مرگ مؤلف در دو جلد قطور منتشر شد؛ بیش از 1400 صفحه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب لوکاچ مقدمهای برای خوانندۀ ناآشنا هم ندارد. لذا فقط کسانی که بهخوبی با سنت مارکسیسم فلسفی آشنایی دارند میتوانند از کتاب بهرۀ لازم را ببرند. از این رو، معرفیاش هم کار راحتی نیست، هرچند معرفیِ بخشی مختصر از آن کتابِ مطول باشد؛ بخش مختصری که فینفسه مختصر نیست. با وجود این، اشارهای به بعضی از خطوط کلی آن میکنیم، و بیش از این را باید به عهدۀ خواننده علاقمند، آگاه و متخصص بگذاریم. هدفِ این یادداشت کوتاه صرفاً آگاه کردن این خوانندگان از وجود این ترجمۀ جدید است.
مسئلۀ اساسی و هستیشناسانه در کتاب سترگ لوکاچ این است: رابطۀ میان طبیعت و جامعه چیست و بینش درست ما نسبت به آن باید چه و چگونه باشد؟ اما جا دارد بپرسیم که چرا این مسئله پیش میآید. بر اساس علم مدرن، بهویژه فیزیک جدید یا نیوتنی، طبیعت با قوانینی عینی و تزلزلناپذیر درک میشود. اما هیچکدام از مقولات مربوط به طبیعت منجر به هیچکدام از امور اجتماعی نمیشوند. از نظر لوکاچ مقولات مربوط به جامعه از امور مربوط به طبیعت جدا هستند. اما در عالم واقع، طبیعت و جامعه در آغوش و بطن یکدیگرند. این رابطه را چگونه میتوان توضیح داد و تبیین کرد. اثر مفصل لوکاچ برای حل و فصل این معضل و شکاف است. هر قسمتِ آن کتاب جنبهای از کلیت مسئله را بررسی میکند. فصل مربوط به کارل مارکس تحلیلی مفصل و پیچیده است از اندیشه و نظرگاه مارکس نسبت به این مسئله. برای این منظور، لوکاچ مسنله را در سه بخش پیگیری میکند که سه بخش این اثر را تشکیل میدهند: : «پیشپرسشهای روششناختی»، «نقد اقتصاد سیاسی» و «تاریخیت و عامیت نظری».
در این کتاب البته خود مارکسیسم نیز مورد بازبینی قرار میگیرد. از جمله مواردی که لوکاچ بارها آن را از نو مطرح میکند، تقابل میان مارکس جوان و مارکس متأخر است. همانگونه که مشهور است، مارکسیسم سنتی در این باره تقابلی در حد تضاد را مطرح میکند. در مقابل، لوکاچ این دیدگاه را مردود میداند و میان دو مارکس پیوستگی منطقی میبیند. این پیوستگی ناظر به روح اندیشۀ مارکس است که موضوع اصلی همین اثر لوکاچ هم هست: هستیشناسی اجتماعی. او در همینباره میگوید: «بررسیهای بعدی ما ناتوانیهای چنین تقابلی بین مارکسِ – فلسفیِ – جوان و مارکسِ خالصاً اقتصاددانِ متأخر را بدون هیچگونه مناقشهای بهروشنی آشکار خواهند کرد. خواهیم دید که مارکس "کمتر فلسفی" نشده، بلکه برعکس، نگرشهای فلسفیاش در همۀ قلمروها را ژرفایی حایز اهمیت بخشیده است. کافی است به پشتسر نهادن – خالصاً فلسفیِ – دیالکتیک هگلی فکر کنیم. در همان آثار جوانیاش دورخیزهایی در این راستا میتوان یافت، بهویژه آنجا که میخواهد به فراسوی آموزۀ تضاد منطقگرایانه و مطلقسازندۀ هگل حرکت کند. نقادان عجولِ مارکسِ فیلسوف اغلب از جمله بخشی از کاپیتال را نادیده میگیرند که مارکس در آنجا – هرچند اینجا نیز با عزیمت از اقتصاد – صورتبندیِ دریافتی کاملاً تازه از رفع تضادها را عرضه میکند.»
گفتیم که فصل مارکس فصل پایانی جلد اول است. چرا؟ لوکاچ در سه فصل قبلی نگره و راهحل آن فیلسوفان و فلسفهها را در یافتن راهحلی موفق و کارآمد شکستخورده به شمار میآورد. از این رو، به سراغ مارکس میرود که پاسخش را به آن مسئله موفقتر میداند. البته پاسخ عامتر است؛ زیرا رابطۀ میان طبیعت و جامعه، به تبع رابطۀ میان ضرورت و آزادی را پیش میکشد. رابطۀ اخیر نیز بهنوبۀ خود با رابطۀ میان دترمینیسم و غایتشناسی گره میخورد. از همه مهمتر مسئلۀ رابطۀ میان سوژه و ابژه مطرح میشود. اساساً لوکاچ همانند بسیاری از فیلسوفان بزرگ دورۀ مدرن و معاصر به دنبال غلبه بر ثنویت سوژه-ابژه بود. او این مطلوب را در مارکسیسم میجست و، بهعنوان حجت، تجربۀ کارگر را توأمان سوژه و ابژۀ تاریخ میدانست. این کتاب پر است از چنین اشاراتی.
و نکتۀ آخر اینکه یکی از مزایا و جذابیتهای این کتاب نقدهای تند و تیزی است که لوکاچ روانۀ دیگر فیلسوفان میکند؛ صریح و بدون هیچ تعارفی. در پایان نمونهای از آن را نقل میکنیم:
«اینکه دستکم در جوامع نسبتاً بسیار پیشرفته، بهویژه در دوران بحرانها، ممکن است نزد این یا آن فرد تصوراتی شکل بگیرند دال بر اینکه گویی همۀ روابط فرد با جامعه صرفاً ظاهری و ثانوی، صرفاً پساهنگام، حتی مصنوعاً ساختهشده و به نحوی دلبخواه قابل اتمام و الغا هستند واقعیتی است متعلق به تاریخ فرهنگ و تمدن. این امر از معتکفان سدههای آغازین مسیحیت گرفته تا آموزۀ "پرتابشدگی" هایدگر، شاید بتوان گفت نقشی انقضاناپذیر در تاریخ اندیشه ایفا کرده است. از رابینسونبازیهای کلاسیک تا آنچه من، در نقد اگزیستانسیالیزم، رابینسونبازیِ از سرِ سیری و انحطاط نامیدهام و تا امروز، این رویکرد بر بخشی اساسی از ایدئولوژی بورژوایی مسلط است؛ این رویکرد حتی، با اتکا به سنتهای مسیحی کییرکگور که به لباس مدرن درآمدهاند و با تکیه بر دقت و قاطعیت ظاهری پدیدارشناسی هوسرل، از زیربنایی ظاهراً هستیشناختی نیز برخوردار است؛ همانا این ادعا که فرد منزوی و مجزا در جهان انسانی به لحاظ هستیشناختی موجودی است اصیل و آغازین و شالودهریز همۀ چیزهای دیگر. طبعاً ممکن است که به یاری دوربینی "ذاتنگر" بتوانیم به همۀ روابط انسانها و همۀ مناسبات اجتماعیاش به مثابۀ امری مشتق از او، به مثابۀ چیزی آفریدهشده از سوی فرد منزوی و مجزا و بنابراین قابلاغماض از سوی او، بیندیشیم. و این رویکرد سازگار است با گوهر روشی که – میدانیم، آری، واقعیت را در "پرانتز میگذارد" – تمایز بین امر به لحاظ هستیشناختی مقدمتاً موجود با بازتابهای سوبژکتیو این موجودبودگی را از میان برمیدارد و نتیجه را به وارونگی به مثابۀ شالوده به نمایش میگذارد. اما از این طریق واقعیتهای بنیادین و شالودهریز دستنخورده بر جای میمانند. مثلاً جُرج برنارد شاو در نخستین کمدیهایش به نحوی طنزآمیز نشان میدهد چگونه رانتخواران خود را "آزاد"، به مثابۀ افرادی "بری از جبر جامعه"، احساس میکنند و چگونه واقعیت به نحو تکاندهندهای به آنها یادآوری میکند که شالودۀ "استقلال"شان در چه مقیاس عظیمی امری سراسر اجتماعی بوده است.»
*دکترای فلسفه
منبع: الف
کلیدواژه: طبیعت و جامعه هستی شناختی رابطۀ میان هستی شناسی جلد اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۱۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأثیر باورهای فراشناختی بر میزان سازگاری فردی و اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، وقتی میگوییم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر میکنند، آموخته باشد و به نحو قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شوند. در رابطه با این موضوع پژوهشگران مطالعهای انجام دادهاند که در آن به بررسی رابطه بین باورهای فراشناختی با میزان سازگاری فردی و اجتماعی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران است.
* رابطه بین سازگاری فردی با متغیرهای باورهای مثبت
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که بین سازگاری فردی با متغیرهای باورهای مثبت در مورد نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، خودآگاهی شناختی رابطه منفی هست؛ اما با متغیر کنترل افکار، ارتباط مثبت بوده و هیچ ارتباطی با متغیر اطمینان شناختی گزارش نشد.
این پژوهش توضیح میدهد که ارتباط بین سازگاری اجتماعی با متغیرهای کنترل ناپذیری و خطر، اطمینانشناختی، کنترل افکار مثبت بوده و هیچ ارتباطی بین سازگاری اجتماعی و باورهای مثبت در مورد نگرانی دیده نشده است. سازگاری اجتماعی با خودآگاهی شناختی ارتباط منفی دارد.
افزایش متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی باعث کاهش سازگاری فردی شده و بر سازگاری اجتماعی بی تاثیر است* راهکارهای سازگاری افراد برای بهبود یافتن زندگی
از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ امروزه با مشکلاتی که در جوامع وجود دارد مطالعه و پژوهش در زمینههای سازگاری افراد برای بهبود یافتن زندگی آنها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد و به این جهت یکی از راهکارهای مهم در این زمینه پرداختن به باورهای فراشناختی در آنهاست.
این پژوهش مطرح میکند که سازگاری یک فرایند روانشناختی است که بر اساس آن فرد با تمایلات و چالشهای زندگی روزمره، مقابله میکند و یا آنها را درکنترل خود درمیآورد، سازگاری این است که فرد با دیگران طوری رفتار کند که هیچگونه مشکل و درگیری با آنان نداشته باشد.
* تعریف سازگاری از دیدگاه باتلر (Battler)
در این پژوهش مینویسند باتلر اظهار میدارد که در همه دوران زندگی خود در هر روز و هر ساعت سرگرم آن هستیم که خود نشده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنیم. فعالیتهای شخصی و شغلی در حقیقت چیزی جز عمل سازگاری با خود و دیگران نیست؛ اساسا شخص سازگار، شخصی است که میان خود ومحیط مادی و اجتماعیاش ارتباط سالم و درست برقرار کند.
در ادامه آمده است که سازگاری یک مفهوم عام بوده و به همه راهبردهایی گفته میشود که فرد برای اداره کردن موقعیتهای استرس زای زندگی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیرواقعی به کار میبرد.
* سازگاری در کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی ایران
بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی ایران با توجه به تعداد زیاد دارندگان مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد رو به تخصصگرایی پیش میرود و دانشگاه علوم پزشکی ایران در این زمینه بسیار خوب عمل کرده، و با توجه به اینکه بیش از سه چهارم این کتابداران دارای رشته تحصیلی کتابداری و اطلاع رسانی سابق و علم اطلاعات و دانش شناسی هستند.
اطلاعات کلی مربوط به باورهای فراشناختی و سازگاری و فردی کتابداران
* سازگاری اجتماعی
این پژوهش بیان میکند که سازگاری اجتماعی یک عامل متأثر از راهبردهای شناختی میباشد که میتوان آن را به دیدگاههای شناختی موجود در این زمینه ربط داد. هسته اصلی دیدگاههای شناختی درباره اختلالات روانی ناسازگاری چگونگی پردازش اطلاعات در ذهن فرد است.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که اگر نظام باورهای فرد کارآمد باشد، اطلاعات به گونهای دقیق در ذهن او پردازش میشوند که نتیجه آن رفتار مطلوب است، اما اگر در پردازشها و ادراکهای فرد مشکلی وجود داشته باشد، نتیجهای بهجز رفتار مخرب نخواهد داشت.
افزایش متغیر کنترل ناپذیری و خطر، منجر به کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی میشودبه لحاظ کاربردی یافتههای این پژوهش میتواند تأثیرات عملی مهمی بـر تغییر باورهای فراشناختی مرتبط با سازگاری داشته باشد و در پرتو این یافتهها، مدیران و مشاوران میتوانند با برگزاری برنامههای آموزشی و تهیه بروشورهای مربوط با هدف اصلاح و تغییر باورهای فراشناختی ناکارامد، از بروز و تداوم رفتارهای ناسازگار که آسیبهای روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی جدی در پی دارد، پیشگیری کنند.
* کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی
بر اساس یافتههای این مطالعه، افزایش متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی باعث کاهش سازگاری فردی شده و بر سازگاری اجتماعی بی تاثیر است. افزایش متغیر کنترل ناپذیری و خطر، منجر به کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی میشود. افزایش اطمینانشناختی کتابداران در سازگاری فردی بیتاثیر بوده اما در سازگاری اجتماعی آنها تاثیر مثبت دارد. افزایش کنترل افکار درمیان کتابداران موجب افزایش سازگاری فردی و اجتماعی آنان میشود. افزایش خودآگاهی شناختی، منجر به کاهش سازگاری های فردی و اجتماعی کتابداران میگردد.
گفتنی است، این یافتهها، به صورت یک مقاله علمی پژوهشی با عنوان «رابطه بین باورهای فراشناختی با میزان سازگاری فردی و اجتماعی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران» به کوشش سعيد غفاری (دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور قم)، شعله زکيانی (کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور مشهد) تهیه شده که در دوماهنامه «پیاورد سلامت» منتشر شده است. این نشریه متعلق به دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
انتهای پیام/